مقدمه
دین مبین اسلام به عنوان کاملترین ادیان الهی روشن کننده راه حق برای
رسیدن به سعادت در دنیا و آخرت است. با این وجود بسیاری از افراد از قرآن
فرار میکنند و به دنبال آن دچار گمراهی و شقاوت میشوند. « وَ نُنَزِّلُ
مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ
الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسارا [اسراء/82] ما در قرآن آیاتى نازل کردهایم
که مایه شفاء و رحمت براى مؤمنان است اما ظالمان را جز خسران و زیان
نمىافزاید». باید علت این فرار و خسران را در قرآن و روایات بجوییم آنگاه
نسبت به فرار بعضی افراد از روحانیت تأمّل کنیم.
سبک زندگی از منظر امام کاظم علیه السلام
در این نوشتار با نگاه به یک روایت از امام کاظم علیه السلام مدیریت زمان
از نظر اسلام را بررسی میکنیم امید آن که با توجه و تعمّق در این روایت و
برنامهریزی عملیاتی برای تحقّق آن، به تنظیم سبک زندگی به شکل منطقی و
صحیح دست یابیم.
حضرت موسیبنجعفر؛ امام کاظم علیه السلام در حدیثی گرانقدر میفرمایند:«
إِجْتَهِدُوا فی أَنْ یکُونَ زَمانُکُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةً لِمُناجاةِ
اللهِ، وَساعَةً لأمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الإخْوانِ
والثِّقاةِ الَّذینَ یعَرِّفُونَکُمْ عُیوبَکُمْ وَیخَلِّصُونَ لَکُمْ فِی
الْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِکُمْ فی غَیرِ مُحَرَّم
وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَی الثَّلاثِ ساعات [1] فرمود سعى کنید
شبانهروز خود را چهار قسمت نمائید. یک قسمت براى مناجات با خدا و یک
قسمت براى امر معاش و یک قسمت براى معاشرت با برادران و دوستان مورد
اعتمادى که عیبهاى شما را به شما گوشزد میکنند و در باطن به شما علاقه
دارند. و یک قسمت براى لذّت و بهرهبرداریهاى غیر حرام؛ با این قسمت شما
قدرت بر سه قسمت دیگر پیدا میکنید.»
ارزش و قیمت هر شغلی به میزان، دوام، ضرورت و اهمیتِ اثر آن کار است. شغل تعلیم انسانها چقدر برای انسانها اثربخش است؟ تعلیم چقدر ضرورت دارد و تا کی اثر خود را نشان میدهد؟ اینها سؤالاتی است که برای فهم ارج معلم باید به آن بیاندیشیم و پاسخ دهیم.
شغل معلّمی تعلیم است. البته مهمتر از تعلیم، تربیت انسانها برای استفاده درست از علم است چرا که تا تربیت صحیحی نباشد، علم به تنهایی نه تنها فایدهای ندارد بلکه چه بسا ضررهای جبرانناپذیری نیزبه همراه خواهد داشت.
میزان اثر بخشی علم
جواب همه سؤالات ذکر شده بسته به شناسایی اثر و ارزش علم است. علم، اثری
غیر قابل انکار در زندگی بشر دارد. قرآن کریم مقایسه بود و نبود علم در
انسانها را با توجه به وضوح برتری علم بر جهل، به فطرت انسانها وانهاده و
میفرماید:« هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا
یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب [زمر/9] آیا کسانى که
مىدانند با کسانى که نمىدانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر
مىشوند!»
کنج خلوت
اعتکاف یعنی حداقل سه روز را به دور از تفکر و مواجهه با دنیا و سروصدایش،
فقط به عبادت، مناجات و راز و نیاز با یگانه معبود در کنج خانهاش بپردازی.
سؤال این است که چرا باید از دنیا دور شد و فقط عبادت کرد؟ جواب این سؤال
خود به خود باعث میشود تا به جواب سؤالهای دیگر نیز در مورد رابطه دنیا و
آخرت و عبادت با یکدیگر دست یابیم و سرانجام به اهمیت اعتکاف پی ببریم.
دنیا یا آخرت؟
دین اسلام مخالف عزلت گزینی و رها سازی دنیاست. قرآن کریم در رابطه با
استفاده از دنیا و فراموش نکردن آن میفرماید:« وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ
اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ
أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی
الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدین [قصص/77] و در آنچه خدا
به تو داده، سراى آخرت را بطلب و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و
همانگونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و هرگز در زمین در جستجوى فساد
مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!» طبق آیه فوق میتوانیم درک درستی از
نگاه اسلام به دو مقوله دنیا و آخرت به دست آوریم.
همه معصومین علیهم السلام نمونه انسان کامل هستند. در بین ایشان حضرت علی علیه السلام به واسطه خصوصیات ویژهای که دارا هستند مقام برجستهای دارند.
خصوصیّات شخصی
1- تولّد در بیت الله الحرام
خانه کعبه اولین جایگاه عبادت است. قرآن کریم در این مورد میفرماید:«
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ
هُدىً لِلْعالَمین [ آلعمران/96] نخستین خانهاى که براى مردم (و نیایش
خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه است، که پر برکت، و مایه
هدایت جهانیان است».تاریخ و منابع اسلامى هم به ما مىگوید که خانه کعبه
به دست حضرت آدم علیه السلام ساخته شد و سپس در طوفان نوح آسیب دید و به
وسیله ابراهیم خلیل تجدید بنا شد.[1] حضرت علی علیه السلام به عنوان تنها
شخصی است که در داخل کعبه متولد شده است. این به تنهایی خود فضیلتی بزرگ
است.
واژهای به نام پدر
جایگاه خانواده در اجتماع و تأثیر آن بر سلامت، بالندگی و رشد آن همچون
دُرّی گرانبهاست که در صورت غفلت از سلامتش و اهمّیت ندادن به آن باید
منتظر آسیبهای مهلک فردی و اجتماعی آن باشیم. در این میان نقش پدر به
عنوان اولین مسئول خانواده بسیار حائز اهمیّت است.
جایگاه پدر در اسلام
قرآن کریم به خوبی این جایگاه را گاهی به عنوان والدین(در مقابل فرزندان) و
گاهی به عنوان مرد( در مقابل همسر) مشخص کرده است. در اهمیت جایگاه والدین
در قرآن همین بس که احسان به آنها را بعد از توحید سفارش کرده است مثل
اینکه فرموده است:« وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ لا
تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا [بقره/83] و (به
یاد آورید) زمانى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را
پرستش نکنید و به پدر و مادر... نیکى کنید».
نیکی و احسان به پدر بسیار مهم و با ارزش است امّا؛ مهمترین نیکیها، ادای
حقی است که نسبت به آنها بر دوش فرزند است. حال باید دانست که حق پدر بر
فرزند چیست؟ همین سؤال از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله پرسیده شد و
ایشان فرمودند:« لا یُسَمِّیهِ باسمِهِ ، و لا یَمشی بَینَ یَدَیهِ ، و لا
یَجلِسُ قَبلَهُ ، و لا یَستَسِبُّ لَه [1] او را به اسم صدا نزند، جلوتر
از او راه نرود، پیش از او ننشیند و برایش دشنام نخرد». اینها نمونههایی
از احترام گذاشتن به پدر است. پس طبق این روایت احترام به پدر مصادیق
مختلفی دارد. حال به مصادیق ذکر شده در این روایت میپردازیم.
ایمان در اقتصاد
ایمان به خدای متعال در تمامی امور زندگی فردی و اجتماعی انسان سرایت دارد و
در شرایط هجوم و نفوذ اقتصادی و در واقع جنگ اقتصادی باید به اقتصاد از
نگاه دین نظر کنیم و برای حل این مشکل همانند مشکلات دیگر نگاه دین را
جستجو کنیم.
یکی از ابعاد اقتصاد دینی، نگاه مؤمنانه به آن است. اقتصاد نیز باید در
جامعه اسلامی ایمان به خدا داشته باشد. ایمان به خداوند در اقتصاد یعنی به
راه و روش اسلامی در اقتصاد و نیز وعده ها و حذرهای الهی در باب اقتصاد
اطمینان داشته و بر طبق همان ها عمل شده، مطمئن بود که به اقتصادی قوی و
مستحکم و مطمئن نائل خواهیم شد. در این نوشتار سعی میکنیم به تعدادی از
مولفههای ایمان اقتصادی به عنوان یکی از شاخههای ایمان که در آیات و
روایات به آن تأکید شده اشاره ای اجمالی داشته باشم.
مولفههای ایمان اقتصادی
ریشه اقتصاد مؤمنانه، اعتقاد درونی و باور قطعی به این است که تمامی
داراییهای عالم، ملک صد در صد خداوند عالم است:« لِلَّهِ ما فِی
السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید
[لقمان/۲۶] آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ خداست، چرا که خداوند
بىنیاز و شایسته ستایش است!»
ابتدا تعریفی از ایمان را که در احادیث نقل شده با هم مرور میکنیم: عبد
السلام بن صالح از امام رضا (ع) و او از پدرانش نقل مىکند که پیامبر خدا
(ص) فرمود:« الْإِیمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ
وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَان [۱] ایمان شناخت با قلب و اقرار با زبان و عمل
کردن با اعضاى بدن است». پس ایمان اقتصادی نیز درجات قلبی، لسانی و عملی
دارد. البته ما در اینجا فقط به بُعد مرتبه قلبی آن اشاره میکنیم.
همه ما صیّاد شیرازی را به عنوان یکی از زبدهترین فرماندهان دوران دفاع
مقدّس میشناسیم امّا باید دانست که قبل از اینکه ایشان فرماندهی عالی برای
دیگران باشند فرماندهی نفس خویش را به عالیترین درجه همچون عارفی بزرگ به
دست گرفته بودند که از اخلاق و رفتار ایشان در تمامی کارها مشخص بود. حال
با زبان روایت به چند ویژگی شخصیّتی ایشان میپردازیم.
زیرکی و دقّت
یکی از نشانههای مؤمن زیرکی است. پیامبر اعظم(صلّی الله علیه و آله)
میفرمایند:« الْمُؤْمِنُ کَیِّسٌ فَطِنٌ حَذِر [۱] مؤمن در زندگى زرنگ و
باهوش است و همواره با احتیاط در امور نگاه مىکند.» امیر سپهبد صیّاد
شیرازی در عین حالی که بسیار زیرک و دقیق بودند از مشورت با دیگران نیز
غافل نمیشدند. شهید صیاد، قلبی مومن و مغزی متفکر داشت.انسان عاقل همیشه
خود را در عقل دیگران شریک میکند.[۲]
مشورت
امیرالمؤمنین علیه السلام در رابطه با اهمّیت مشورت فرمودند:« لَا غِنَى
کَالْعَقْلِ وَ لَا فَقْرَ کَالْجَهْلِ وَ لَا مِیرَاثَ کَالْأَدَبِ وَ لَا
ظَهِیرَ کَالْمُشَاوَرَة [۳] هیچ بىنیازى چون خِرَد نیست، و هیچ فقری
چون نادانى و هیچ میراثى چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست.» صیّاد
شیرازی در امور جنگ و فرماندهی، خبره و کارآزموده بود ولی بازهم از مشورت
دیگران استفاده میکردند. [۴] یکی از آفتهای زیرکی و عقل و توانمندی،
خودپسندی و تکبّر است بسیاری هستند که زرنگ و تیزبین هستند امّا دچار آفت
تکبّر و خودپسندی شدهاند. در حدیثی از امام علی علیه السلام در نهج
البلاغه میخوانیم که فرمودند:« عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ
حُسَّادِ عَقْلِه [۵] خودپسندى یکى از حسودان عقل است.»شهید صیّاد متواضع
بود.
ادامه مطلب ...
امام محمّد باقر علیه السلام نیز همانند تمامی اهل بیت علیهم السلام انسانی کامل و معصوم و حجّت الهی است که صحبت درباره ایشان همانند برداشتن کاسهای آب از دریایی بیکران فضیلت است. با نگاهی با القاب امام پنجم شیعیان حضرت اباجعفر محمّدبن علیّبن الحسین (علیهم السلام) از نگاه آیات و روایات به بررسی گذرای شخصیّت ایشان میپردازیم امید آنکه ما نیز لیاقت و توفیق مشایعت ایشان را داشته باشیم؛ ان شاء الله!