انفجار نور؛ زلزله دنیای قدرتها
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، بسان انفجاری بزرگ در عصر حاضر بود که زلزلهای
بنیادین در عمق راهبردهای جهانی به وجود آورد و سیاستورزان، اندیشهوران، تاریخ
نویسان و دینپژوهان را متحیِر کرده، مجبور به بازخوانی دوباره دانستههایشان کرد.
دشمنانی که این نورانیّت را بر نمیتافتند، شروع به تاخت و تاز به مرزهای انقلاب
اسلامی ایران کردند. در این حین مقابلهای نو از جنس جنگی نرم و تمام عیار شروع شد
که تا این لحظه ادامه دارد. با اینکه امکانات سختافزاری دشمن بسیار بیشتر از
جبهه انقلاب بوده است امّا کیفیّت اعتقادی و ایمانی انقلابیون مسلمان همواره، کفّه
ترازو را به نفع حقطلبان و عدالتجویان انقلابی سنگینکرده است. خداوند متعال میفرماید:
«یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ
وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون؛ مىخواهند نور خدا را با دهان خود
خاموش کنند و حال آنکه خدا -گر چه کافران را ناخوش اُفتد- نور خود را کامل خواهد
گردانید.» (صف-8) ایمان به پشتیبانی خداوند از این انقلاب مستلزم شناخت هر چه
بیشتر نسبت به حقّانیّت انقلاب اسلامی است.
ظلم ستیزی
قرآن کریم خداوند را از هر گونه ظلم در حق بندگان خود بری دانسته و میفرماید: «مَنْ
عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها وَ ما رَبُّکَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبید؛ هر که کار
شایسته کند، به سود خود اوست؛ و هر که بدى کند، به زیان خود اوست، و پروردگار تو به
بندگان [خود] ستمکار نیست.» (فصّلت-46) حال، چنین پروردگاری که خود به هیچ وجه
ظالم نیست چگونه میتواند در مقابل ظلم بندگان در بین خود بیتفاوت باشد. قطعاً
دین اسلام و تمام ادیان الهی بر علیه ظلم و ستمگری بنا نهاده شدهاند. یکی از وجوه
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، قیام و انقلاب علیه ظلم طاغوتیان طبق مبانی دین مبین
اسلام بود. «وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمین؛ و خداوند ستمکاران را دوست نمىدارد.(آلعمران-140)
شیطنتها به سبک ظلم
طبیعی است که ظالمان، بعد از به زیر کشیده شدن از تخت قدرت و حکومت، بیکار نمیمانند
و برای بازگشت به قدرت و یافتن از دسترفتههایشان از هیچ تلاشی فروگزار نمیکنند.
چه ظالمان بیرونی و چه مزدوران و ایادی و رهروان داخلی آنها! انقلاب اسلامی، برای
آنها عقدهای شده گلوگیر، که روز به روز بر غیض و غضب خود میافزایند. قرآن کریم
میفرماید: ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا یُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ
بِالْکِتابِ کُلِّهِ وَ إِذا لَقُوکُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ
الْأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِذاتِ
الصُّدُور؛ هان، شما کسانى هستید که آنان را دوست دارید، و [حال آنکه] آنان شما را
دوست ندارند، و شما به همه کتابها[ى خدا] ایمان دارید؛ و چون با شما برخورد کنند مىگویند:
«ایمان آوردیم.» و چون [با هم] خلوت کنند، از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را مىگزند.
بگو: «به خشم خود بمیرید» که خداوند به راز درون سینهها داناست. (آلعمران-119)
این است داستان طولانی ظلم.
ترور شخصیّت انقلاب
با عزّت و افتخاری که این انقلاب در معرض دید همه جهانیان گذارد، اصلیترین نقشه
دشمنان بر کماثر کردن جبهه انفلاب ایلامی بوده و است.
ادامه دارد...
ر
مقدمه
میل انسان به زندگی ابدی است. حال اگر این دنیا تمام زندگی انسان باشد باید
بتواند کاری کند که از مرگ رهایی یابد. با این توصیف تلاش انسان همیشه بر
زندگی ابدی در این بوده است. سؤال این است اساسا فرار از مرگ امکان دارد یا
خیر؟ در این نوشتار با توجّه به روایات درصدد نتیجه فرار از مرگ و تلاش
برای رها شدن از آن را مورد بررسی قرار میدهیم تا نتیجه کار افراد و
جامعهای که از مرگ و یاد آن فراری هستند را تبیین کنیم.
فرار از مرگ در بیان امیربیان
امام علی علیه السلام در رابطه با فرار از مرگ میفرمایند:«أَیُّهَا
النَّاسُ کُلُّ امْرِئٍ لَاقٍ مَا یَفِرُّ مِنْهُ فِی فِرَارِهِ الْأَجَلُ
مَسَاقُ النَّفْسِ وَ الْهَرَبُ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ کَمْ أَطْرَدْتُ
الْأَیَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَکْنُونِ هَذَا الْأَمْرِ فَأَبَى اللَّهُ
إِلَّا إِخْفَاءَهُ هَیْهَاتَ عِلْمٌ مَخْزُون [1] اى مردم! هر کس از مرگ
بگریزد، به هنگام فرار آن را خواهد دید، اجل سرآمد زندگى، و فرار از مرگ،
رسیدن به آن است، چه روزگارانى که در پى گشودن راز نهفتهاش بودم اما
خواست خداوند جز پنهان ماندن آن نبود، هیهات! که این، علمى پنهان است».
حقیقت و ذات مرگ چیزی است که کسی از آن با خبر نیست و علمی است که در
اختیار خداوند است. در این روایت عمیق حضرت امیر علیه السلام ناتوانی عقل
را از درک حقیقت مرگ بیان میکند و اینکه به هیچ وجه در فکر فرار از این
حقیقت نباشید زیرا چنین چیزی اصلا امکان ندارد.
انسان عاقل برای هر نیاز خود برنامهریزی میکند. اصل وجود مرگ از مسلّمات در بین تمام بشر است. وقتی میمیریم بدن ما را در قبر وارد میکنند و از اینجاست که داستان جدید در دنیای جدید آغاز میشود. داستان گذران روح و جسم در خانهای غریب!
اولین لحظات در اوّلین منزل
پیامبر گرامی اسلام در روایتی زیبا میفرمایند:« إنّ القَبرَ أوَّلُ
مَنازِلِ الآخِرَةِ ، فإن نَجا مِنهُ فما بَعدَهُ أیسَرُ مِنهُ ، وإنْ لم
یَنجُ مِنهُ فما بَعدَهُ لَیسَ أقلَّ مِنهُ [1] قبرْ نخستین منزل آخرت است.
اگر کسى از آن به سلامت گذر کرد، منازل بعد آن آسانتر است و اگر به سلامت
گذر نکرد، دشوارى منازل بعدى کمتر از آن نیست». نحوه شروع هر کاری خبر از
چگونگی ادامه آن دارد. سالی که نکوست از بهارش پیداست. از نکاتی که در این
باره لازم به یادآوری است دانستن این مطلب است که خانه قبر، اوّل راه است و
این راه طولانی و پر پیچ و خم؛ مسیری است که باید به وسیله دنیای الآن ما
طی شود یعنی اگر برای این مسیر قبل از قرار گرفتن در آن آمادگی لازم را
پیدا نکرده باشیم قطعا با مشکلات و سختیهای زیادی روبرو خواهیم شد. نکته
دیگر اینکه؛ کسی که خودش را برای قبر آماده کرده باشد قطعا در ادامه مسیر
نیز راه بر او هموار خواهد بود. پس چگونگی شرایط انسان در قبر، ملاک و
معیار آسودگی یا سختی در این مسیر خواهد بود. یکی از خصوصیّات قبر، تنهایی
انسان است که باید درمان شود به همین جهت در ادامه، از تنهایی قبر و راه
درمان آن سخن میگوییم.
خیلی از افراد در رابطه با مرگ اندیشیدهاند تا آن را چاره کنند و برای آن
راه درمانی بیابند تا بلکه بشر بتواند دائم در این دنیا زندگی کند و در هول
و وحشت مرگ نباشد. امّا واقعیّت آن است که هیچ کسی راهی برای علاج آن
نیافته است. ابن سینا دانشمند فوقالعادّه نیز در اینباره میگوید:
«از قعر گل سیاه تا اوج زحل کردم همه مشکلات عالم را حل
بیرون جستم ز قید هر مکر و حیل هر بند گشوده شد مگر بند اجل»[1]
در این نوشتار برآن هستیم تا به ذکر دلایل منطقی وجود مرگ بپردازیم با ما همراه باشید.
مرگ طبیعت و انسان در قرآن
قرآن کریم در آیات متعدّدی به محدودیّت زمانی آسمان و زمین میپردازد مثلا
میفرماید:« أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ
السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ
مُسَمًّى [روم/8] آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و
آنچه را میان آن دو است جز به حق و براى زمان معیّنى نیافریده است؟».
منظور از آسمانها و زمین، همان حقیقت این دنیاست لذا همه دنیا بالاخره
روزی تمام میشود و به انتها میرسد.
مقاومت در عرصه اقتصاد مقاومتی
از زمان ظهور انقلاب اسلامی با آرمانها و ارزشهای مبتنی بر اسلام، چشم همه دنیا خیره شد که بالاخره این پرچم بزرگ چگونه به اهتزاز در خواهد آمد. انقلاب اسلامی شروع یک راه پرپیچ و خم سرنوشتساز و تحوّل آفرین در دنیاست. این انقلاب باید در همه زمینهها بر پایه اصول اسلامی، ایدههای نو و منحصر به فردی را به دنیا عرضه کند تا بتواند حقیقت آرمانی خود را اثبات کند. یک از مهمترین حوزهها که باید انقلاب اسلامی گره گشا باشد تا بتواند تمدّنسازی کند همانا عرصه اقتصاد است. در این زمینه با تجربه چند دهه از انقلاب اسلامی اکنون ایده "اقتصاد مقاومتی" از طرف رهبر معظّم انقلاب ارائه گردید و سالیانی است که بر آن توجّه و تأکید ویژهای دارند. در این وجیزه به دنبال آنیم که فرهنگ مقاومت زا در حوزه اقتصاد از نگاه آیات و روایات مرور کنیم تا با نحوه مقاومت در حوزه اقتصاد اسلامی بیش از پیش آشنا شویم.
راهکار اُنس عملی با قرآن
قرآن کریم بر قلب مقدّس پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نازل شد ولی قطعا نزول آن برای تمام بشریت است. به خصوص در عصر حاضر که عصر دروغهای رسانهای و چنبره تبلیغات شیاطین شده مراجعه مستقیم به قرآن کریم گرهگشای معمّای دروغگویی شیاطین است. مراجعه به قرآن به نسبت درجات این مراجعه، دل انسان را گرو میگیرد و مانع از تأثیر جنجالهای پوچ بر آن میشود. انس با قرآن آرامش دهنده است. ممارست و تداوم در تلاوت قرآن باعث انس و دوستی با قرآن میشود. در این مقاله به مرتبهای دیگر از انس -غیر از انس تلاوتی- میپردازیم و آن، انس عملی با قرآن است.
اثر گناه در زندگی
ماه مبارک رمضان ماه وصل به خداست و ترک گناه بلکه ترک زمینه گناهان(ورع) تنهاترین نوع وصل حقیقی است. با کم شدن گناه در این ماه مبارک به وضوح آثار آن را در زندگی فردی و اجتماعی خود مییابیم و از این طریق در این لحظات ماه مهمانی میتوانیم با تأمّل در آثار گناهان در زندگی خود، عزم خود را برای دوری هر چه بیشتر از آنها و سر وسامان دادن به حقیقت زندگی خود جزم کرده و از نیروی صاحب و میزبان این سفره نیز یاری بگیریم. در اینجا خوب است به پارهای از آثار گناه در زندگی بپردازیم.
اثر گناه بر دریا و خشکی
قرآن کریم بارها بر آثار دنیوی گناه تأکید دارد و بدین واسطه انسانها را
از ارتکاب گناهان بر حذر میدارد. از آنجا که سنّتهای قطعی از طرف خداوند
متعال در این دنیا قرار داده شده است ؛ انجام گناه در واقع شنای بر خلاف
جهت این رودخانه هستی بوده مسلّما آثار منفی بر زندگی انسان و دنیای انسان
میگذارد. قرآن کریم در رابطه با اثر گناه بر طبیعت اطراف و محیط زیست
انسان میفرماید:« ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما
کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا
لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ [روم/41] فساد، در خشکى و دریا بخاطر کارهایى که
مردم انجام دادهاند آشکار شده است؛ خدا مىخواهد نتیجه بعضى از اعمالشان
را به آنان بچشاند، شاید (به سوى حق) بازگردند!».
تفکّر؛ دریچهای به سوی رمضان
امام عسکری علیه السلام در حدیثی عمیق میفرمایند:« لَیسَتِ العِبادَةُ
کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر
فی أمر اللهِ [1] عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت)
عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است». رمضان یکی از نامهای خداوند متعال
است و این ماه را، چون سفره ضیافت خدا پهن میشود، رمضان نامیدهاند یعنی
ماهی که به خداوند اختصاص دارد. همه چیز در این ماه حول محور خداوند است.
چیزی جز خدا در این ماه نیست.
بهترین ابزار شناختی که به ما انسانها ارزانی شده است نعمت عقل است و
بهترین نوع استفاه از آن که شاید اصلیترین وظیفه ما هم باشد شناخت خداست.
آری تفکّر در امور خداوند متعال دریچهای به سوی معرفت به اوست. در این
نوشتار به تأثیر تفکّر در ماه مبارک رمضان میپردازیم.
دوری از گناه
ملاک ارزشمندی انسانها نسبت به یکدیگر از منظر قرآن کریم تقواست لذا
فرمود:« یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى
وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ
عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ [حجرات/13] اى
مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها
قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامىترین
شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!». تقوا ملکهای
درونی است که مانع از بروز گناه از انسان میشود و درجات مختلفی دارد. در
انجام و ایجاد هر کار و مقولهای، اوّلین قدم برای تحقّق هدف، شناخت موانع
راه است. برای طیّ مسیر تحقّق تقوا در درون خود باید دشمنان این راه را به
خوبی بشناسیم و نحوه تقابل با آنها و قرارگرفتن در امنیّت نسبت به خطرات
احتمالی را به عنوان یک مهارت در خود ایجاد کنیم تا بتوانیم به سلامت در
راه تقوای الهی قدم برداریم. پرهیز از گناه، دو دشمن اصلی دارد؛ یکی شیطان و
یکی نفس امّاره که در زیر به آنها میپردازیم.
1- شیطان
2- نفس امّاره
دینداری به رتبه و مقام و شهرت و... نیست؛ بلکه دینداری با اعمال افراد ثابت میشود. حضرت خدیجه سلام الله علیها به عنوان یکی از برترین بانوان عالَم، دینداری خالص بود. یکی از جنبههای دینمداری از نگاه قرآن کریم جهاد است. جهاد با جان و مال! همچنانکه میفرماید:« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ [حجرات/15] مؤمنان واقعى تنها کسانى هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردهاند، سپس هرگز شکّ و تردیدى به خود راه نداده و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کردهاند آنها راستگویانند». اگر از این منظر به حضرت خدیجه سلام الله علیها نگاه کنیم قطعا ایشان الگویی شاخص و تمام عیار برای جهاد با اموال هستند زیرا بخشش ایشان در راه ابقاء دین اسلام بزرگترین کمک به پیامبر گرامی اسلام در راه تبلیغ بود.
در این نوشتار ویژگیهای یک بخشش شاخص را از نظر دین اسلام با تطبیق بر زندگی حضرت خدیجه سلام الله علیها مور بررسی و دقّت قرار میدهیم.
ویژگیهای بخشش الهی
1- طهارت مال
اولین اصل در انفاق و بخشش، حلال و پاک بودن کسب و درآمد است. قرآن کریم
میفرماید:« یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ
مَا کَسَبْتُم [بقره/267] اى کسانى که ایمان آوردهاید! از قسمتهاى
پاکیزه اموالى که (از طریق تجارت) به دست آوردهاید انفاق کنید».